روز خواستگاری بود. مادر داماد با آب و تاب شروع به تعریف و تمجید از آقاپسرش کرد.
سپس برای این که بتواند دل دخترخانم را به دست آورد، از حسن جمال و کمالات او هم چیزهایی گفت.
عروس خانم که از این همه تعریف ذوقزده شده بود، خواست از
مادر شوهر احتمالی تشکر کند که هول شد و گفت:
خواهش میکنم؛ شما منو شرمنده میکنین؛ شما خاک پای ما هم نمیشین!!
این متن خیلی خنده دار بود
ممنون کلی خندیدم
اما بازم از این مطالب خنده دار بذارید
خدا قوت
باشه؛ در آینده بازم از این خاطرات شاد و خنده دار تقدیم میکنم.
سلام آقای مقدم....
خیلی وقت بود دنبال وبتون میگشتم و پیداش نمیکردم!
تا اینکه امشب رفتم مجله رو آوردم و از روش نوشتم و اومدم خدمتتون...
اما این نوشته ی خنده دارتون!
منم البته نه در جلسه ی خواستگاری که وقت بدرقه ی مهمونمون یه هو به جای زحمت کشیدید گفتم زحمت دادید!
حالا دیگه نمیدون ماونا متوجه شدن یا نه!
لباتون همیشه خندون...
سلام. سعیده خانم! من همین جا بودم و جایی نرفته بودم! میتونستی با پیامک، نشونی وبلاگ رو ازم بپرسی. امیدوارم دلت پر از شادی و آرامش باشه.
سلام عمو. خوبو خوشو سرحالید؟ خدارو شکر.
همه زدن زیر خنده و دوماد بیچاره ما از سر تا پا سرخ شد
راستش این ماه منو واقعا در حد المپیک غافلگیر کردین. اصلا انتضارشو نداشتم. ممنون. به دوستای دیگمم تبریک میگم.
تولد کلبه هم مبارک. تولد کلبه ینی تولد آرامش تو دل ماها. راستی چه کیک شکلاتی خوشمزه ای هم داشتین.آخه من خیلی شکلات دوس دارم.
عمو چرا همیشه تو خاستگاریها سوتی های عروس خانمای بیچاره رو سوژه میکنن!!!!!!!
تو خاستگاری خواهر من آقادوماد آینده!!! نزدیک تلوزیون نشسته بود.از وقتی هم که اومد مدام داشت به تلوزین نگاه میکرد! از سر خجالت بودا!!!وسط خاستگاری من با کنترل تلوزیونو خاموش کردم یهو همه ساکت شدن و دیدن که آقادوماد باز سرش به تلوزیونه
بازم میام پیشتون.
فعلا
سلام. زهرا خانم! بهت تبریک میگم و از لطفت ممنونم. کیک هم نوش جان!!
شاید چون عروس خانوما احساساتیترن، بیشتر سوتی میدن!
منتظر تو و همهی همراهای «کلبهی آرامش» تو این کلبهی حقیرانه هستم. موفق باشی.
سلام آقای مقدمی ایشالا که حال شما و همراهای کلبه خوب باشه

خواستم از اینجا به همراه ویژه ی سال دوست عزیز کلبه خانم زهرا از رشت تبریک بگم
امیدوارم بچه های کلبه همیشه تو زندگی جایگاهی ویژه داشته باشن
خدا قوت
سلام. منیژه خانم! ازت ممنونم. این کلبه برا همینه که همراهای کلبه، همدیگه رو به چشم دوست ببینن تا صمیمیت تو کلبه موج بزنه.
البته معتقدم همهی همراهای برتر کلبه برندن، چون از میان صدها نفر، این موفقیت نصیبشون شده.
منم امیدوارم همهتون تو زندگی خوشبخت باشین.
سلامی چو بوی خوش آشنایی...
عموی مهربون اومدم ولی دیر. ببخشید. راستی از منیژه خانم از تهران هم تشکر میکنم.و واسه همه بچه ها دعا میکنم تا به آرزوهاشون برسن و در برابر مشکلاتشون صبورانه بایستن.
شما هم واسم دعا کنید.چون یه مشکلی واسم پیش اومده.
دوست دارم بگم:
کاش میشد که کسی می آمد
این دل خسته ی مارا می برد
چشم مارا میشست
راز لبخند به لب می آموخت...
کاش ما تجربه ای می کردیم
شستن اشک از چشم
بردن غم از دل
همدلی کردن را...
سلام. منم امیدوارم و دعا میکنم که مشکل تو و همهی همراهای کلبه برطرف بشه و به آرزوهاتون برسین و خوشبخت بشین.
سلام. مژگان خانم! ممنونم که به کلبه سر زدی. منم برا تو و همراهای کلبه آرزوی سلامت و سعادت دارم.
ماه من غصه چرا؟
آسمان را بنگر که هنوز؛بعد صدها شب و روز؛ مثل آن روز نخست؛ گرم وآبی و پر از مهر به ما می خندد.
یا زمینی که دلش؛از سردی شبهای خزان؛نه شکست و نه گرفت.
کلبه از عاطفه لبریز شدو نفسی از سر امید کشید و در آغاز بهار؛دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت.تا بگوید که هنوز؛ پر امنیت احساس خداست
ماه من غصه چرا؟
تو مرا داری ومن هر شب و روز؛آرزویم همه خوشبختی توست.
ولی از یاد مبر:
شیب هر کوه بلند؛سبزه زاریست پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند:
که خدا هست؛خدا هست
وچرا غصه؛چرا؟!....
(به یادتونم)